بهزیستی (well-being) :
یکی از مفاهیم روانشناختی، عبارت well-being است که در متون روانشناسی “بهزیستی” ترجمه شده. مطالب زیادی، در حوزه های مختلفی از فلسفه و روانشناسی تا اقتصاد و سیاست، در خصوص مفهوم این اصطلاح ارائه شده است.
در اینجا به ارائه مدلی که دکتر مری کرایتزر (مدیر مرکز معلولیت و شفا، دانشگاه مینه سوتا) ارائه داده اند، می پردازیم.
ارائه یک تعریف برای well-being ، با یک پرسش ساده آغاز می شود: چه کاری می توانم برای احساس متعادل بودن در زندگی انجام دهم؟
هر شخصی توانایی کشف آنچه نیاز دارد و می تواند به آن برسد، را دارد، و این مستلزم آگاهی داشتن از جاییست که هم اکنون است و جایی که نیاز دارد، باشد. در نتیجه حالت well-being (احساس خوب-بودن) کاملا سابجکتیو و برای هر شخصی منحصر به فرد است.
مدل ارائه شده توسط خانم کرایتزر شامل 6 بعد از زندگی شخصی می باشد، که در کنار هم و در تعامل با یکدیگر به ایجاد بهزیستی شخصی کمک می کنند.
این موارد عبارتند از :
1.سلامتی،
2.روابط بین فردی،
3.امنیت،
4.هدف،
5.جامعه (اجتماع)،
6. محیط (محیط زیست).
باتوجه به وابستگی و ارتباط متقابل بین شخص با خانواده، دوستان و جامعه، همچنین محیط شخصی و نیز جهانی که در آن زندگی می کند، بهزیستی (well-being) به ارزش ، امنیت و اهداف زندگی مرتبط است.
این مدل می تواند در بسیاری از سطوح شامل فرد، خانواده، سازمان / سیستم و جامعه طراحی و بیان شود.